جورواجور

از هر دری سخنی با خوانندگان عزیز...

جورواجور

از هر دری سخنی با خوانندگان عزیز...

تقدیم به همه دوستان خوبم (به‌مناسبت هفته دوستیابی ملی)...!

سعی کن حتماً همه متن را تا آخرین جمله بخوانی. از همه مهم‌تر جمله آخر است که باید خوانده شود.

یکی بود یکی نبود، یک بچه کوچیک بداخلاقی بود. پدرش به او یک کیسه پر از میخ و یک چکش داد و گفت هر وقت عصبانی شدی، یک میخ به دیوار روبرو بکوب.


روز اول پسرک مجبور شد 37 میخ به دیوار روبرو بکوبد. در روزها و هفته‌های بعد که پسرک توانست خلق و خوی خود را کنترل کند و کمتر عصبانی شود، تعداد میخ‌هایی که به دیوار کوفته بود رفته رفته کمتر شد. پسرک متوجه شد که آسانتر آنست که عصبانی شدن خودش را کنترل کند تا آنکه میخ‌ها را در دیوار سخت بکوبد.


بالأخره به این ترتیب روزی رسید که پسرک دیگر عادت عصبانی شدن را ترک کرده بود و موضوع را به پدرش یادآوری کرد. پدر به او پیشنهاد کرد که حالا به ازاء هر روزی که عصبانی نشود، یکی از میخ‌هایی را که در طول مدت گذشته به دیوار کوبیده بوده است را از دیوار بیرون بکشد.


روزها گذشت تا بالأخره یک روز پسر جوان به پدرش روکرد و گفت همه میخ‌ها را از دیوار درآورده است. پدر، دست پسرش را گرفت و به آن طرف دیواری که میخ‌ها بر روی آن کوبیده شده و سپس درآورده بود، برد. پدر رو به پسر کرد و گفت: « دستت درد نکند، کار خوبی انجام دادی ولی به سوراخ‌هایی که در دیوار به وجود آورده‌ای نگاه کن!! این دیوار دیگر هیچوقت دیوار قبلی نخواهد بود. پسرم وقتی تو در حال عصبانیت چیزی را می‌گوئی مانند میخی است که بر دیوار دل طرف مقابل می‌کوبی. تو می‌توانی چاقوئی را به شخصی بزنی و آن را درآوری، مهم نیست تو چند مرتبه به شخص روبرو خواهی گفت:


معذرت می‌خواهم که آن کار را کرده ام، زخم چاقو کماکان بر بدن شخص روبرو خواهد ماند. یک زخم فیزکی به همان بدی یک زخم شفاهی است. دوست‌ها واقعاً جواهرهای کمیابی هستند، آنها می‌توانند تو را بخندانند و تو را تشویق به دستیابی به موفقیت نمایند. آنها گوش جان به تو می‌سپارند و انتظار احترام متقابل دارند و آنها همیشه مایل هستند قلبشان را به روی ما بگشایند.


این هفته‌، هفته دوستیابی ملی است، به دوستانتان نشان دهید چقدر برای آنها ارزش قائل هستید.


شما دوست من هستید و من به شما افتخار می کنم.

حالا شما این متن را برای همه دوستان و همه افراد فامیلتان بفرستید.


لطفاً اگر من در گذشته در دیوار قلب شما حفره‌ای ایجاد کرده‌ام مرا ببخشید.


پشت سرمن قدم برندار، چون ممکناست راه رو خوبی نباشم، 

قبل ازمن نیز قدم برندار، ممکن است من پیرو خوبی نباشم ، 

همراه من قدم بردار و دوست خوبی برای من باش.

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 30 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:41 ق.ظ

راست میگید میخهایی تو دل آدم فرو میره هیچ وقت خالی نمیشه و سالها میگذره دنبال این میشیم که تو رو خدا ما رو حلال کنیم
اما چه فایده

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.