جورواجور

از هر دری سخنی با خوانندگان عزیز...

جورواجور

از هر دری سخنی با خوانندگان عزیز...

من به اندازه یک مجلس ختم، دوستانی دارم...!

چه رفیقان عزیزی که بدین راه دراز
بر شکوه سفر آخرتم، افزودند
اشک در چشم، کبابی خوردند
قبل نوشیدن چای،
همه از خوبی من میگفتند
ذکر اوصاف مرا،
که خودم هیچ نمی دانستم
نگران بودم من،
که برادر به غذا میل نداشت
دست بر سینه دم در استاد و غذا هیچ نخورد
راستی هم که برادر خوب است
گر چه دیر است، ولی فهمیدم
که عزیز است برادر، اگر از دست رود
و سفرباید کرد،
تا بدانی که تو را میخواهند
دست تان درد نکند،
ختم خوبی که به جا آوردید
اجرتان پیش خدا
عکس اعلامیه هم عالی بود،
کجی روبان هم،
ایده نابی بود
متن خوبی که حکایت می کرد
که من خوب عزیز
ناگهانی رفتم
و چه ناکام و نجیب
دعوت از اهل دلان،
که بیایند بدان مجلس سوگ
روح من شاد کنند و تسلی دل اهل حرم
ذکر چند نام در آن برگه پر سوز و گداز
که بدانند همه،
ما چه فامیل عظیمی داریم

ادامه مطلب ...

کلاس اقتصاد...!

روزی روزگاری در روستایی در هندوستان حاج آقای پولداری به روستایی‌ها اعلام کرد که به ازای هر میمون ۲۰ دلار به آنها پول خواهد داد.

روستایی‌ها هم که دیدند اطرافشان پر است از میمون، به جنگل رفتند و شروع به گرفتن میمونها کردند.

حاج آقا هم هزارها میمون به قیمت ۲۰ دلار از آنها خرید، ولی با کم شدن تعداد میمونها روستاییها دست از تلاش کشیدند.

به‌همین خاطر حاج آقای زرنگ این بار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها ۴۰ دلار خواهد پرداخت. با این شرایط روستایی‌ها فعالیتشان را از سر گرفتند.

پس از مدتی موجودی‌ها هم کمتر و کمتر شد، تا سرانجام روستاییان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزار های خود رفتند.

این بار پیشنهاد به ۴۵ دلار رسید و در نتیجه تعداد میمونها آنقدر کم شد که به سختی می‌شد میمونی برای گرفتن پیدا کرد.

ادامه مطلب ...

با یک ساعت وقت اضافه چه کارهایی می توانیم انجام دهیم...؟

شاید به این فکر کنید که این یک ساعت به دست آمده منجر می شود تا شما یک ساعت کمتر بخوابید، اما نگاهی به کارهای زیر بیاندازید، واقعا آنها ارزش آن را ندارد که یک ساعت از خوابتان را فدای آنها بکنید؟


تا به حال اتفاق افتاده که در طول روز یک ساعت وقت اضافه داشته باشید و ندانید با وقتتان چه کنید؟

هر چند زیاد خوشایند نیست که همه چیز با زمان سنجیده شود، اما به هر شکل عمر ما را بر پایه زمان می سنجند. ما در مسابقات ورزشی دقیقه ها و ثانیه ها را ثبت می کنیم. سرعت گذر زمان وقتی که از آن لذت می برید زیاد می شود و زمانی که در یک قرار ملاقات کسل کننده نشسته اید به کندی می گذرد. قدرتی برای کنترل زمان وجود ندارد و این موضوع چندان چیز جالبی نیست. اما هیچکس از یک ساعت وقت اضافه در طی روز بدش نمی آید.

ادامه مطلب ...

وصیت نامه زیبای آلبرت انیشتین...!

روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم می گذرند.

 آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است.

ادامه مطلب ...