جورواجور

از هر دری سخنی با خوانندگان عزیز...

جورواجور

از هر دری سخنی با خوانندگان عزیز...

چرا...! (کلی چرا-های جورواجور)

چــرا، برای یه آدرس اینترنتی به جای یک دبیلیو، سه تا دبیلیو قرار دادند؟!

چــرا، ساعت‌ها در صف دریافت چند پاکت شیرسوبسیدی می‌ایستیم، آنهم با تفاوت قیمتی ناچیز با شیر آزاد، ولی تحمل یک ثانیه دیر حرکت کردن راننده جلویمان را پشت چراغ راهنمایی نداریم؟!

چــرا، در رستوران برای پرداخت صورت حساب بشدت تعارف می‌کنیم تا جایی که ممکن است کار به نزاع بکشد، ولی در اولین فرصت میهمان‌مان را متهم به گدا صفتی می‌کنیم؟!

چــرا، غربی‌ها سالها تلاش می‌کنند و خودرو طراحی می‌کنند، ولی ما آنرا، با حذف تعدادی از امکانات و تجهیزات جانبی، ساده می‌سازیم و می‌فروشیم؟!

چــرا، غربی‌ها به قانون احترام می‌گذارند، ولی ما از قانون می‌گریزیم؟!

چــرا، در غـرب هنگـامی کـه مـدارس تعطیـل می‌شـوند دانش‌آمــوزان نــاراحـت می‌شـوند، امـا در ایران دانش‌آموزان از شـادی کیف‌هـایشـان را به هوا پرت می‌کنند؟!

چــرا، غربی‌ها به دانشگاه می‌رونـد تا دانش بیاموزند، ولی ما می‌رویم که مدرک بگیریم؟!

چــرا، غربی‌ها کارها را به شیوه علمی انجام می‌دهند، اما ما به شیوه استاد کاری و کدخدا منشی؟!

چــرا، در ایران فارغ‌التحصیلان مدیریت و علوم سیاسی غالباً بیکارند، اما در عوض سیاستمداران و مدیران کشور همه پزشک، مهندس، روحانی و یا بنحوی کارشناسان رشته‌های دیگرند؟!

چــرا، آخرین ورژن نرم افزارها را بلافاصله روی رایانه‌هایمان نصب می‌کنیم ولی هرگز به دنبال استفاده از آن قابلیت جدید نیستیم؟!

چــرا، غربی‌ها خدمت نظام وظیفه را امری ملی و مقدس می‌دانند، ولی ما آنرا زورگویی تا جائیکه در قدیم عوام به خدمت نظام وظیفه می‌گفتند: "اجباری"؟!

چــرا، اگر کسی به "ناموسمان" نگاهی چپ بیندازد می‌خواهیم شکمش را پاره کنیم، اما براحتی ناموس دیگران را ورانداز می‌کنیم؟!

چــرا، از قالب کردن اجناس قلابی و مواد فاسد به دیگران لذت می‌بریم؟!

چــرا، غالباً تخیل را به تفکر ترجیح می‌دهیم؟!

چــرا، معمولاً به دستور پزشک تمام دارویمان را مصرف نمی‌کنیم و به مجردی که "احساس"بهبودی کردیم مصرف دارو را قطع می‌کنیم؟!

چــرا، جراحان ایران برخلاف تعرفه‌های رسمی مبلغ کلانی از بیمار جداگانه دریافت می‌کنند؟!

چــرا، تقریباً پنجاه سال است که تیراژ کتاب‌های غیر درسی در ایران بین 2000 تا 3500 باقیمانده است. راستی مگر جمعیت ایران در این مدت ثابت بوده است؟!

چــرا، اکثر تعمیرگاه‌ها و مغازه‌دارها پیاده‌رو و خیابان را محل کسب و کار خود می‌دانند و مامور شهرداری هم مدام بدنبال جریمه برای "سد معبر "است؟!

چــرا، بخشی از فضای منزل را به مبل و میز نهار خوری اختصاص می‌دهیم ولی روی زمین می‌نشینیم و توی سفره غذا می‌خوریم؟!

چــرا، سالها اشیاء دست دوم منزل را در انبار نگه می‌داریم و از آنها استفاده نمی‌کنیم، ولی حاضر به بخشیدن آن به افراد مستحق نیستیم؟!

چــرا، در هر شرایطی منافع شخصی را به منافع جمع ترجیح می‌دهیم؟!

چــرا، یک عمر از ترس نداری با فلاکت زندگی می‌کنیم؟!

چــرا، برآیند کار دو نفر همیشه کمتر از دو است؟!

چــرا، بسیاری از مردم وقتی دستگاهی را می‌خرند قبل از خواندن دستور کاربری آن، آنرا روشن و با سعی و خطا سعی می‌کنند طرز کار آنرا یاد بگیرند و انگار مشغول "کشف "طرز کار آن هستند؟!

چــرا، با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم؟!

چــرا، اگر پزشکی به ما داروی زیاد ندهد یا اگر هیچ دارویی ندهد، می‌گوییم بی‌سواد است و دیگر به او مراجعه نمی‌کنیم؟!

چــرا، هر کجا صف است فکر می‌کنیم خیرات است؟!

چــرا، فکر می‌کنیم مالیات پول زور است، ولی هنگامی که خودرو ما به چاله‌های خیابان می‌افتد به دولت ناسزا می‌گوییم؟!

چــرا، هنگامی که پلیس ما را جریمه می‌کند او را نامرد خطاب می‌کنیم، ولی رانندگان متخلف دیگر را ناسزا گفته و سراغ پلیس را می‌گیریم؟!

چــرا، بسیاری از مردم به هنگام گردشگری دوست دارند میوه‌های روی درخت باغ‌های دیگران را بچینند، در حالیکه مقدار زیادی میوه همراه خود دارند؟!

چــرا، به بدبینی بیش از خوش‌بینی تمایل داریم؟!

چــرا، حجم غذا برای اغلب ایرانی‌ها مهم‌تر از کیفیت آن است؟!

چــرا، ده‌ها سال است که در آشپزی ایرانی تحولی پیدا نشده؟!

چــرا، بیشتر نواقص را می‌بینیم، ولی در رفع نواقص ناتوانیم؟!

چــرا، در میهمانی‌ها، ظاهرسازی جای واقعیت را می‌گیرد؟!

چــرا، منافع زود گذر را به منافع پایداری که دیرتر بدست آید ترجیح می‌دهیم؟!

چــرا، در هر کاری اظهار فضل می‌کنیم و از گفتن نمی‌دانم شرم داریم؟!

چــرا، کلمه "من "را بیش از "ما "بکار می‌بریم؟!

چــرا، در شهرها خسارتی که چاله‌ها و دست‌اندازها به خودروها وارد می‌کنند چند هزار برابر هزینه رفع آنها است ولی مدتها آنها را بحال خود رها می‌کنند؟!

چــرا، دریچه نگهداری خطوط تلفن، پنجره‌های فاضلاب و امثالهم همیشه یا پائین‌تر و یا بالاتر از سطح آسفالت خیابان است؟!

چــرا، غالباً مهارت را به دانش ترجیح می‌دهیم؟!

چــرا، بیشتر در گذشته بسر میبریم تا جایی که آینده را فراموش می‌کنیم؟!

چــرا، عقب افتادگی‌مان را بگردن کشورهای قدرتمند و توطئه آنها می‌اندازیم، ولی برای جبران آن قدمی بر نمی‌داریم؟!

چــرا، دائماً دیگران را نصیحت می‌کنیم، ولی خودمان به آنها عمل نمی‌کنیم؟!

چــرا، هنگـامی‌که به هدفمـان نمی‌رسیم آنـرا بــه‌حساب نصیـب و قسمـت یـــا سرنـــوشت و بـدبیـاری می‌گـذاریـم ولـی هـرگـز بـه تجـزیـه و تحلـیل علـل آن نمی‌پردازیم؟!

چــرا، همیشه آخرین تصمیم را در دقیقه نود می‌گیریم؟!

چــرا، در ایران موتورسیکلت خودرو خانوادگی است و می‌شود تا شش نفر هم سوار آن بشوند؟!

چــرا، تقـریبا ًتمـام اختـراع‌ها و اکتشـاف‌های دنیا بدست غربی‌ها انجام شده است، ولی مـا در آن سهمی نـداریم؟!

چــرا، هنر در ایران در حدی بسیار سطحی باقی مانده و به ساحت زیبائی‌شناسی ارتقاء نیافته است، ولی در غرب زیبائی‌شناسی خود دانشی عظیم شده و در طیفی وسیع رشد کرده است؟!

چــرا، با وجود اینکه می‌دانیم اغلب برندگان جوایز المپیادهای دانش سراز خارج در می‌آورند ولی کاری نمی‌کنیم و همچنان به برنده‌شدن افتخار می‌کنیم؟!

چــرا، اعداد، علم جبر، باروت و شاید خیلی چیزهای دیگر را ما شرقی‌ها خلق کردیم، ولی غربی‌ها استفاده وسیعی کردند، و ما در همان ابتدای کار ماندیم؟!

چــرا، غربی‌ها سالها تلاش می‌کنند و نرم افزار تهیه می‌کنند ولی ما حاضر بخرید رسمی آن نیستیم و در عوض قفل آنرا می‌شکنیم و به این کار خود افتخار هم می‌کنیم؟!

چــرا، در ایران به مجردی که کمی برف می‌آید بلافاصله مدارس تعطیل می‌گردد، حتماً در کانادا، روسیه و کشور سوئد مدارس بیشتر سال تعطیل است؟!

چــرا، کادوهای عروسی رو یه روز بعداز عروسی (پاتختی) می‌دن؟!

چــرا، وقتی داماد می‌رقصه بهش پول می‌دن؟ مگه داماد رقاصه؟!

چــرا، وقتی یکی می‌میره مشکی می‌پوشن؟ چــرا، نارنجی نمی‌پوشن؟ اگه مشکی رنگ غمه چــرا، اینهمه استفاده می‌شه؟!

چــرا، موقع پخش صحبتهای رئیس جمهور زیرنویس تبلیغاتی نمی‌ذارن؟!

چــرا، مردم تو تاکسی راجع به سیاست صحبت می‌کنن؟!

چــرا، مردها هرزگی رو دوست دارن؟!

چــرا، وقتی به تقاطع می‌رسن بجای ترمز رو گاز فشار میارن؟!

چــرا، گرانترین ظروف منزل را برای نمایش در ویترین می‌گذاریم و هرگز از آنها استفاده نمی‌کنیم؟!

چــرا، ما اساسا ًقادر به تئوریزاسیون پدیدارها نیستیم و طریقه کشف قانونمندی‌های طبیعت را نمی‌دانیم، ولی غربی‌ها بنیاد تفکرشان بر این اساس شکل گرفته است؟!

چــرا، یک ایرانی در کانادا یا آمریکا به سرعت پیشرفت می‌کند، ولی هموطنان او در ایران در حال درجا زدن هستند؟!

چــرا، غربی‌ها اطلاعات متعارف خود را روی شبکه اینترنت در دسترس عموم قرار می‌دهند، ولی ما آنها را برداشته و از همکارمان پنهان می‌کنیم؟!

چــرا، به مرده‌هایمان بیش از زنده هایمان احترام می‌گذاریم؟!

چــرا، مهم‌ترین اکتشافات باستانی ما بدست غربی‌ها انجام گرفته است؟!

چــرا، غربی‌ها ما را بهتر از خودمان می‌شناسند؟!

چــرا، معماری ساختمان‌هایمان از داخل دل می‌برند و از بیرون زهره؟!

چــرا، اگر بهترین سیستم تهویه را در محل کارمان داشته باشیم و بیرون از ساختمان هوا بشدت آلوده باشد، باز پنجره اطاق کارمان را باز می‌کنیم؟!

چــرا، در ایران کوزه گر از کوزه شکسته آب می‌خورد؟!

چــرا، به مراسم عزاداری بدون دعوت می‌رویم، ولی برای مراسم عروسی باید دعوتمان کنند؟!

چــرا، در ایران اغلب خانم‌ها یک لباس را دو بار در مهمانی تکرار شده‌ای نمی‌پوشند؟!

چــرا، در ایران اغلب خانم‌ها پول خرج کردن شوهرشان را برای آنها، دلیل علاقه می‌دانند؟!

چــرا، در ایران اغلب خانم ها به هنگام راه رفتن در محل های عمومی رفتار طبیعی ندارند و طوری وانمود می‌کنند که همه نگاه‌ها متوجه آنها است؟!

چــرا، اغلب خانم‌های ایرانی اضافه وزن دارند، ولی در مهمانی‌ها تظاهر به رژیم لاغری می‌کنند؟!

چــرا، در غرب دختران جوان آرایش نمی‌کنند و آرایش خاص پیر زن‌ها است، ولی در ایران عکس این جریان دارد؟!

چــرا، در غرب کارمندان بعداز بازنشستگی به گشت و گذار می‌پردازند، ولی در ایران گوشه نشین و افسرده می‌شوند؟!

چــرا، در ایران، خودروهای چهل پنجاه سال پیش را استفاده می‌کنند، ولی در غرب هر خودرو
معمولاً بعداز پنج سال به قبرستان می‌رود؟!

چــرا، صبر می‌کنیم تا وسیله مورد استفاده‌مان خراب شود بعد به فکر رفع نقص آن می‌افتیم، در حالیکه در دستورالعمل نگهداری آن قید شده که بعد ز گذشت زمان معینی باید مورد بازدید قرار بگیرد؟!

چــرا، فکر می‌کنیم با صدقه‌دادن خود را در مقابل اقدامات نابخردانه مان بیمه می‌کنیم؟!

چــرا، عده‌ای جنس ارزان و با کیفیت پایین را به جنس گران و با کیفیت بالا ترجیح می‌دهند؟!

چــرا، به هنگام مدیریت در سازمانی زور را به درایت ترجیح می‌دهیم؟!

چــرا، پزشک‌های ما مدارک تحصیلی خود را قاب می‌کنند و در مطب روی دیوار در معرض دید عموم قرار می‌دهند؟!

چــرا، وقتی پای استدلالمان می‌لنگد با فریاد می‌خواهیم طرف مقابل را قانع کنیم؟!

چــرا، در اغلب خانواده‌ها فرزندان باید از والدین "حساب "ببرند، به جای اینکه به آنها احترام بگذارند؟!

چــرا، می گوئیم مرغ همسایه غاز است؟!

چــرا، انتقاد پذیر نیستیم و فکر می‌کنیم کسی که عیب ما را به ما بگوید بدخواه ما است؟!

چــرا، چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم؟!

چــرا، فرصت و تحمل شنیدن دو کلمه حرف حساب را نداریم؟!

چــرا، بارون که میاد، ترافیک می‌شه؟!

چــرا، تو خونه ۴٠ متری ال سی دی ۵٢ اینچی میذارن؟!

چــرا، به هرکی مسن تره بیشتر اعتماد می‌کنن؟!

چــرا، از در که میخوان رد بشن تعارف می‌کنن ولی سر تقاطع به هم رحم نمی‌کنن؟!

چــرا، از تو ماشین پوست پرتغال می‌ریزن بیرون؟!

چــرا، تو اتوبان وقتی به ماشین جلویی می‌رسند چراغ و نوربالا میدن؟!

چــرا، قبل از ازدواج دنبال پول طرف مقابل هستند نه اخلاقش؟!

چــرا، بعد از ازدواج دنبال اخلاق طرف مقابل هستند نه پولش؟!

چــرا، همه دوست‌دارن از این کشور برن؟!

چــرا، اونهایی که رفتن می‌خوان برگردن؟!

چــرا، روز پدر همه لباس زیر کادو می‌خرند؟!

چــرا، مردها روز زن فقط طلا و ادکلن کادو می‌خرند؟!

چــرا، جوونا فیلم زیاد می بینن ولی کتاب نمی‌خونن؟!

چــرا، اونهایی که زبانشون خوبه هم فیلم رو با زیرنویس نگاه می‌کنن؟!

چــرا، باجناقها هیچوقت از همدیگه خوششون نمیاد؟!

چــرا، زنها بچه برادرشون رو بیشتر از بچه خواهرشون دوست دارند؟!

چــرا، پدر دخترها تو خواستگاری کمتر از همه حرف می‌زنن؟!

چــرا، مراسم ختم ساعت ۴ بعداز ظهر تشکیل می‌شه؟!

چــرا، وقتی پشت سر یک‌نفر صحبت می‌کنن اصلا فکر نمی‌کنن این غیبته؟!

چــرا، تو مهمونی اگه موز بخورن بی کلاسیه ولی سیب و پرتغال نه؟!

چــرا، وقتی شکلات تعارف می‌کنن اگه بیشتر از یکی بردارن زشته؟!

چــرا، بند کتونی رو دور مچ پا میبندن ولی بند کفش رو نه؟!

چــرا، بیدار شدن از خواب تو یه صبح ابری یا بارونی براشون خیلی سخته؟!

چــرا، واسه مهاجرت دنبال یه جای خوش آب و هوا می‌گردن؟!

چــرا، قرارداد کارمندی رو کارفرماها تنظیم می‌کنن؟!

چــرا، اکثر ماشین‌ها یا سفیدن یا سیاه یا نقره‌ای؟!

چــرا، نمیشه با کت و شلوار کتونی پوشید؟!

چــرا، ترکها نمیتونن با هم فارسی صحبت کنن؟!

چــرا، خانم‌ها لوازم آرایش رو روی شصتشون تست میکنن و مثل کرم پشت دستشون نمی‌زنن؟!

چــرا، خانم‌ها وقتی رژلب می زنن گردنشون رو به سمت آینه دراز می کنن؟!

چــرا، مردها فرق آرایش 50 هزارتومنی با آرایش 1.5میلیون تومنی رو نمی‌فهمن؟!

چــرا، قسمت مردانه اتوبوس بزرگتر از قسمت زنانه است؟!

چــرا، تو اتوبان دست انداز میذارن؟!

چــرا، کسی برای صبحونه کسی رو مهمون نمی‌کنه؟!

چــرا، سر سفره عقد عروس خانم دفعه سوم می‌گه بله؟!

چــرا، آدمها وقتی عکس میگیرن به یه جای نامعلوم خیره می‌شن؟!

چــرا، راننده تاکسی‌ها از همه بدتر رانندگی می‌کنن؟!

چــرا، با اینکه همه فضولند از فضولی دیگران ناله می‌کنند؟!

چــرا، بعد از مرور اینهمه چــراها هنوز خسته نشدید؟!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.