جورواجور

از هر دری سخنی با خوانندگان عزیز...

جورواجور

از هر دری سخنی با خوانندگان عزیز...

آموزش زبان انگلیسی (8) تمام سطوح


آموزش لغات روزمره
Proof: دلیل، مدرک
Do you have any proof of that allegation?
آیا برای آن اظهار نظر مدرکی هم دارید؟
Child: بچه
As a child she wanted to be a hairdresser.
زمانیکه کودک بود، می خواست در آینده آرایشگر شود
Stripe: خط راه راه
...a shirt with blue and white stripes.
پیراهنی با راه راه های سفید و آبی ...
Program: برنامه
To do this, you need a computer program.
برای انجام دادن این کار نیاز به یک برنامه کامپیوتر دارید
آموزش یک اصطلاح کاربری
Get in someone's hair : کسی را اذیت کردن
- I know that the children get in your hair, but you should try not to let it upset you so much.
- Listen, Jim. I can't help it. The children bother me and make me very angry. 
- من می‌دونم که بچه‌ها اذیتت می‌کنند، اما باید سعی کنی نذاری این موضوع تو رو خیلی ناراحت کنه.
- ببین جیم. من نمی‌تونم کاریـش کنم. بچه‌هـا منو اذیـت می‌کنند و منو خیلی عصبانی می‌کنند. 
آموزش گرامر - زمان گذشته استمراری
ساختار

جملات مثبت و منفی:

walking

playing

fishing

was

wasn't

I,  he, she, it

were

weren't

you, we, they

 

جملات پرسشی:

eating?

playing?

talking?

I,  he, she, it

was

wasn't

you, we, they

were

weren't

 

کاربرد

از زمان گذشته استمراری بیشتر برای بیان کارهایی استفاده می‌شود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتی ادامه داشته‌اند ولی حدود زمانی آنها به طور دقیق مشخص یا مهم نیست.

در اغلب موارد گذشته استمراری همراه با گذشته ساده بکار می‌رود. در چنین حالتی، گذشته استمراری بر کارها و فعالیتهای طولانی‌تر (در پس‌زمینه) دلالت می‌کند، در حالی که گذشته ساده بر کارها و فعالیتهایی دلالت می‌کند که در میانه کارهای طولانی‌تر واقع شده‌اند.

 

 

بطور کلی «گذشته استمراری» در موارد زیر بکار می‌رود:

1- برای بیان کاری که قبل از زمان خاصی در گذشته آغاز شده و احتمالاً پس از آن نیز ادامه داشته است:

  • 'What were you doing at 6.00?'  'I was having breakfast.'(.ساعت 6 چکار می‌کردید؟ داشتم صبحانه می‌خوردم)

 

2- برای بیان کار یا فعالیتی در گذشته که به وسیله چیزی قطع شده باشد:

  • The phone rang when I was watching TV.(.وقتی داشتم تلویزیون تماشا می‌کردم، تلفن زنگ زد)

  • While I was driving home, my car broke down.(.هنگامیکه داشتم به خانه بر می‌گشتم، ماشینم خراب شد)

 

3- برای بیان کار یا فعالیتی به پایان نرسیده در زمان گذشته (در مقایسه با گذشته ساده که کارهای کامل شده را بیان می‌کند):

  • was reading a book during the flight. (I didn't finish it)

  • but: read a book during the flight. (I finished it)


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.