امروزه این مطلب ثابت شده است که گاهی در شعور باطن انسان
شرارتهایی رسوب میکند که چون در بیرون نیست و رسوب کرده و در ته حوض است،
انسان خودش از وجود آنها آگاه نیست و فقط در شرایط خاصی که محرکاتی پیدا
می شود، انسان یکمرتبه میبیند که از آن عمق روحش این رسوبات بالا می آید
که آدم خودش تعجب میکند و باور نمیکند که در درونش چنین چیزهایی وجود
داشته باشد.
گاهی انسان، خودش به خودش ایمان پیدا میکند: وقتی به خودش
نگاه میکند میبیند در قلبش هیچ گونه کدورتی نیست، کینه و حسدی نسبت به
کسی ندارد، تکبر و عُجبی ندارد و واقعاً هیچ یک از اینها را در
خودش نمیبیند. ولی یک موقع- به تعبیر قرآن- "امتحان" - پیش میآید و در
امتحان یکمرتبه انسان میبیند که تکبرها و عُجبهایی از درونش بیرون آمد،
حسدها و کینهها و حقدهایی از درونش بیرون آمد که آن سرش ناپیداست.
ادامه مطلب ...