ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
آموزش لغات روزمره | ||||||||
Bound: محدود We are bound by the government's pay policy ما با سیاست های پرداختی دولت، محدود شده ایم | Speed : سرعت I drove at great speed to get her. با سرعت زیاد رانندگی کردم تا به او برسم | |||||||
Satisfy: راضی کردن، خشنود کردن He had not even been able to satisfy her simple needs. او حتی نمیتوانست نیاز های ساده همسرش را برطرف کند | Collar: یقه لباس ... green and olive uniforms with white collars. یونیفرم های سبز و زیتونی با یقه های سفید ... | |||||||
آموزش یک اصطلاح کاربری | ||||||||
Take it on the : در رفتن | ||||||||
Poor Rich has always had his problems with the police. When he found out that they were after him again, he had to take it on the lamb. In order to avoid being caught and thrown in jail, he was forced to flee in a great hurry. | ||||||||
بیچاره ریچارد همیشه بـا پلیس مشکل داشته. وقتی فهمیـد که اونا دنبالش هستند، مجبـور شد در بره. برای اینکه گیر نفته و تو زندون نیفته مجبور شد به سرعت فرار کنه. | ||||||||
آموزش گرامر - زمان حال استمراری | ||||||||
ساختار | ||||||||
| ||||||||
کاربرد | ||||||||
1- برای بیان عملی که هماکنون جریان دارد:
2- برای بیان عملی یا موقعیتی که در حال حاضر در حال وقوع میباشد، اما الزاماً در همین زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نیست:
(توجه داشته باشید که مثلاً در جمله اول، شخص گوینده ممکن است در همین لحظه مشغول مطالعه کتاب باشد و یا اینکه ممکن است منظورش این باشد که مدتی است مشغول مطالعه کتاب است ولی هنوز تمام نشده است.) 3- برای بیان قراری تعیین شده در آینده:
4- برای بیان کار یا شرایطی موقتی:
نکاتی در مورد هجی (افعال ing دار) 1- افعالی که به یک e ختم میشوند، آن e حذف میشود: come, coming take, taking write, writing ولی در مورد افعالی که به ee ختم میشوند، این قاعده صدق نمیکند: agree, agreeing see, seeing 2- در افعال یک بخشی (یک هجایی) که دارای یک حرف صدادار و یک حرف بیصدا میباشند، حرف بیصدای آخر تکرار میشود: running, stopping, getting ولی چنانچه حرف بیصدای آخر y یا w باشد، تکرار نمیشود: showing, enjoying |