ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
آموزش لغات روزمره |
Waiter: خدمتکار He's had to give up his part-time job as a waiter in a Japanese restaurant in London. |
Right: درست، بموقع You get full marks for getting the right answer. You are French, is that right? I hope I'm pronouncing the name right. |
Mine: مال من Margaret was a very old friend of mine. I took her hands in mine. He gave it to me, it's mine. |
Position: جایگاه They tell the time by the position of the sun. He had shifted position from the front to the back of the room. |
آموزش یک اصطلاح کاربری |
Get off someone's back دست از سر کسی برداشتن |
- Hey, John. I'm bored. Come on, let's go out and do something. - Sorry, I'm right in the middle of studying for a physics exam. I won't be able to make it tonight. - You've been studying for a long time. Why don't you take a break? - Get off my back! I can't go anywhere! - OK, I'll stop bothering you only if you promise to let me know the minute you're finished. |
- هی، جان. من خسته شدم. بیا بریم بیرون یه کاری بکنیم. - متأسفم، الآن دارم خودم رو برای یک امتحان فیزیک آماده میکنم. امشب نمیتونم بیام. - تو خیلی وقته که داری درس میخونی. چرا یک کم استراحت نمیکنی؟ - دست از سرم بردار! من هچ جا نمیتونم بیام! - باشه، دیگه اذیتت نمیکنم فقط به این شرط که قول بدی هر موقع کارت تموم شد بهم بگی. |
آموزش گرامر - زمانهای مربوط به آینده |
در زبان انگلیسی برای بیان زمان آینده از افعال و حالتهای مختلفی استفاده میشود که آنها را به ترتیب اهمیت در زیر میبینید: 1. will + verb 2. be + going to + verb 3. Present Progressive (حال استمراری) 4. will + be + verb-ing و فرمهای دیگر این موارد به ترتیب در شماره های آینده به شما آموزش داده خواهند شد. |
4. will + be + verb-ing و فرمهای دیگر |
راههای دیگری نیز برای صحبت درباره آینده وجود دارد، به عنوان مثال: a) Will + be + verb-ing Next week I'll be talking about how to use a microscope. (هفته آینده درباره نحوه استفاده از میکروسکوپ صحبت خواهم کرد)b) Be + to + verb Iranian president is to visit Russia. (رئیس جمهور ایران از روسیه بازدید میکند)c) Be + about + to + verb The mayor is about to announce the result of election. (شهردار به زودی نتایج انتخابات را اعلام خواهد کرد) |
سلام جور وا جور به منم سر بزن.
سلام
چشم حتما سر می زنم